تعداد مهاجرین و پناهجویان در جهان به 71 میلیون نفر رسید: نکاتی در مورد علل “بحران پناهجویی”
بیش از۷۱ میلیون نفر انسان که اکثریت قریب به اتفاق آنها زحمتکشان و اساسا فقیر هستند مجبور به ترک محل زندگی و مهاجرت به نقطه ای دیگر خارج از کشور اقامت شان گشته اند. اگر به این مقدارعظیم، جابجایی های داخلی درون کشورها را اضافه کنیم، جابجایی هایی که به علت جنگها ، تغییرات اقلیمی، سیاستهای ارتجاعی دولتها، از دست رفتن امکان بقاء و اینگونه مسایل بوجود آمده اند، این رقم را چندین برابر افزایش می دهد- این روند با رقابت ها و جنگ های بیشتر و ریشه دواندن جهانی شدن سرمایه، بهمراه تغییرات اقلیمی ، چهره جهان را بسیار شکننده تر کرده و به تشدید تضادهای جهان امپریالیستی بیشتر دامن خواهد زد. جابجایی حرکت سرمایه از نقطه ای به نقطه دیگر گرداب و طوفانهای عظیمی را باعث می شود و منطقه عملکرد آن را به سرزمین طوفان زده ای مبدل می کند.
جهان دستخوش تغییرات عظیمی است. از آن جمله به قدرت رسیدن فاشیستها در کشورهای امپریالیستی ( آمریکا، ایتالیا، لهستان، مجارستان….) و همچنین رشد فاشیسم در دیگر کشورها اعم از مذهبی، سکولار و یا ترکیبی از هر دو عکس العمل سیاسی نسبت به این اوضاع سیال است. مسئله پناهجویان متاثر و تا حدی تاثیر گذار بر این تغییرات بوده است. تبلیغات سیاسی و ایدئولوژیک در کشورهای امپریالیستی به گونه ایست که مهاجرین را به مثابه بخشی از مشکل ایجاد شده برای این کشورها قلمداد می کنند. که گویا هیچ ربطی به مقوله امپریالیسم و عملکرد آن در جهان ندارد.
بررسی چند فاکت از عملکرد امپریالیستها نشان می دهد که کارکرد امپریالیستها علت اصلی مشکل پناهجویی و مهاجرت است.
قبل از آغاز جنگهای اشغالگرانه امپریالیستها در خاورمیانه ( عراق، افغانستان ، لیبی و سوریه ) درصد پناهجویان از این کشورها به اروپا و آمریکا یا بسیار کم و یا درصدی نزدیک به صفر بود. اما بعد از اشغال این کشورها پناهجویان از این کشورها به اروپا و آمریکای شمالی و دیگر کشورها به صدر جدول پناهجویان در جهان رسیده اند و این در شرایطی است که اکثریت آوارگان منطقه ای به ترکیه ، لبنان، اردن، ایران، پاکستان … پناه برده اند و بخش مهمی به علت جنگ ها مجبور به ترک محل زندگی و تغییر مکان به بخشی ” امن تر ” درداخل کشور خود گشته اند.
مثال دیگر کشور کنگو در آفریقا است که اکثریت مردم این کشور به انواع مختلف آواره و بی خانمان اند و بخش بزرگی مجبور به ترک کشور گردیده اند. این جبر تحمیل شده بر مردم نتیجه اعمال امپریالیستی و سیاستهای آنها و جنگ ویرانگری است که چند دهه بر کنگو سایه افکنده است . البته آواره گی و اجبار به مهاجرت تنها نتیجه این جنگ ها و سیاست های امپریالیستی نیست، به علت فقر و عدم وجود یک سیستم بهداشتی، بیماری ایبولا به عامل کشتار دیگری مبدل گشته است.
از اوایل قرن بیستم پادشاه بلژیک – لیوپوار ، که منافع ویژه ای در کنگو داشت، مردم این کشور را در شرایطی به مراتب وحشیانه تر از بردگی قرار داده بود. اگر کارگران معادن در تولید قصورمی کردند کمترین جریمه قطع دست و کشتن آنها امری عادی بود. از سالهای ۱۹۰۸ تا جنگ جهانی دوم (سالهای ۱۹۴۰) امپریالیستها بین ۷ تا ۱۰میلیون از جمعیت ٢۰ میلیونی کنگو را کشتند. یعنی در حدود ۵۰ درصد جمعیت کنگو! در دوران جنگ جهانی دوم مبارزه برای رهایی ملی شدت یافت.
پاتریس لومومبا در فرآیند این مبارزات به رهبری ملت کنگو رسید. اما امپریالیستها برای استثمار کشور و فوق استثمار توده های مردم – اپوزیسیون ارتجاعی را تقویت نموده و با ترور لومومبا توسط نیروهای طرفدار امپریالیستهای آمریکایی – رژیم فاشیستی موبوتو را به مدت ۴۰ سال بر مردم تحمیل کردند که در این مدت منابع طبیعی و نیروی انسانی را شدیدا فوق استثمار نموده و به تضادهای انتاگونیستی بیشتری دامن زدند. 5 میلیون نفر دیگر در چند دهه گذشته کشته شده اند و جنگ های محلی وابسته به نیروهای مختلف امپریالیستی کماکان ادامه دارد. این جنگ ها عوارض خود از جمله، فشار بر مردم، تجاوز و کشتار، بی خانمانی، آوارگی و اجبار به مهاجرت را در سطوح عظیم دامن زده است.
علیرغم این واقعیت ها امپریالیستها نه تنها مسئولیت فجایع عظیمی که در نتیجه جنگها و استعمار و استثماری که به وجود آورده اند را بر دوش نمی گیرند بلکه وانمود می کنند که در این میان قربانی شده اند و مجبورند که جور عقب ماندگی و فرار پناهجویان از جنگ و فقر به کشورهای امپریالیستی را بکشند. چنین وانمود می کنند که گویا مردم به خاطر سوء استفاده از زندگی و رفاه اجتماعی در کشورهای غربی و امپریالیستی به آنجا هجوم آورده اند. حتی جناحهای راست و فاشیست امپریالیستها آن را یک حمله و اشغالگری از جانب مهاجرین تلقی می کنند. و پیوسته نگرانی خود از نرخ صعودی حرکت پناهجویان به سمت کشورهای امپریالیستی را گوشزد می کنند و با اقدامات پیشگیرانه و با شیوه های فاشیستی به جنگ با مهاجرین رفته اند.
اما واقعیت این است که به علت این که جنگ ها و استثمار امپریالیستی در سطح جهانی عامل اصلی مهاجرت ها ی عظیم است مهاجرین از یک طرف قربانی این سیاست ها می شوند و از طرف دیگر به مثابه مهاجر و پناهجو در درون کشورهای امپریالیستی مورد استثمار شدیدتری قرار می گیرند و همچنین مورد تبعیض هستند و پیوسته در معرض تعرض گروههای راست و افراطی و فاشیستی قرار می گیرند. پناهجویان در کشورهای امپریالیستی به مثابه ارزان ترین نیروی کار بی حقوق ترین و بی آینده ترین ها هستند. بنابراین کشورهای امپریالیستی هر ساله به تعدادی از مهاجرین برای نیروی کار ارزان نیاز دارند. اما آنها می خواهند که تعداد کنترل شده ای را بپذیرند و نه بیشتر. به همین دلیل کنترل مرزها را شدید کرده، و علاوه بر آن موانع مهمی را از هزاران فرسنگ دورتر بر سر راه مهاجرین قرار داده اند و هر روز دیوارهای بلندتری را در مقابل و در مسیر پناهجویان ایجاد می کنند و راههای آنها را پرمخاطره تر می کنند.
از ابتدای سال ٢۰۱۹تا کنون ۷۰۰ پناهجو جان خود را از دست داده اند که بیش از ۵۰ درصد آنان در مسیر لیبی – ایتالیا بوده است. اتحادیه اروپا جهت جلوگیری از حرکت پناهجویان به سمت اروپا ٢۳۷میلیون یورو در اختیار مافیاهای مختلف دولتی در لیبی قرار داده که آنها را در بازداشتگاههای مخوف شکنجه کنند، مورد تجاوز قرار دهند و یا به قتل برسانند. این زندانبانان پناهجویان را بدون غذا و امکانات بهداشتی قرار داده و آنها را در بازارهای برده جنسی ، فیزیکی و عمدتا مخلوطی از هر دو به حراج می گذارند. پناهجویان زندانی تحت شکنجه و گرسنگی و خطر مرگ مجبورند تا به ریسک های بزرگتری جهت فرار از اردوگاههای مختلف دست زده و دل به دریا بزنند! مسیر دریای مدیترانه رسما به پرمخاطره ترین مسیر برای پناهجویان مبدل گشته است. در سال ٢۰۱۷ از هر ۳۸ پناهجو یک نفر و در سال ٢۰۱۸ به همت سیاستهای اتحادیه اروپا از هر ۱۴ نفر یک نفر جان خود را از دست داد. یعنی درصد کشته شده گان نزدیک به ۳ برابر گشت. تنها به برخی از فجایعی که در سال گذشته برای پناهجویان اتفاق افتاده اشاره کنیم:
در ماه گذشته اردوگاه پناهجویان در لیبی توسط نیروی دیگری از لیبی با توافق امپریالیستها بمباران شد. بیش از ۵۰ نفر از پناهجویان کشته و ۱۳۰نفر زخمی شدند. پناهجویان همچنین در حین فرار از بازداشتگاه جهت نجات جان خود توسط زندانبانان به گلوله بسته شدند. سازمان ملل موقعیت پناهجویان در لیبی را باورنکردنی اعلام نمود و خواهان بسته شدن آنان شد.
۸٢ تن در ساحل تونس غرق شدند.
ایتالیا بنادر خود را به روی قایق های پناهجویان بسته است و دیگر کشورها نیز چشم خود را بر این اوضاع “بسته اند”!
بزرگترین اردوگاه مهاجران در ایتالیا بسته شد و پناهجویان بدون هیچ حقوقی آواره کوچه و خیابان گشته اند . این اردوگاه گنجایش ۴ هزار نفر را داشت.
اجساد بسیاری از پناهجویان در مرز ترکیه با ایران پیدا شده اند. در تصادف مینی بوسی حاوی پناهجویان در روز ۱۷ جولای امسال ۱۷ نفر کشته و٢۷ نفر زخمی شدند. تصادف مینی بوس چندین بار است که در مرز ترکیه – ایران رخ می دهد.
در کمپ های مهاجرین در آمریکا به همان ترتیب کمپ ها در لیبی ۱٢نفر کشته شده اند.
دهها پناهجو در مسیر اندونزی به استرالیا شده اند – این حوادث بارها تکرار گردیده است. سیاست کنونی دولت استرالیا اسکان دادن پناهجویان در گینه نو و جزیره نارئو می باشد.
یک فاشیست استرالیایی که تابعیت نیوزلندی داشت بیش از ۵۰ خارجی را در ماه رمضان کشته و صدها نفر را زخمی کرد. موقعیت پناهجویان منطقه ای در ترکیه، اردن، لبنان، ایران، بنگلادش، هند … به مراتب وحشتناک تر است.
حملات به پناهجویان در اکثر کشورهای اروپایی و آمریکائی تشدید یافته است.
تعداد پناهجویان و مهاجرین در جهان در ٢۰ سال گذشته دوبرابر شده و همانگونه که قبلا اشاره شد بنا بر گزارش سازمان ملل به ۷۱ میلیون نفر رسیده است. با رشد تعداد پناهجویان به تعداد تلفات گزارش شده نیز افزوده می گردد. البته پناهجویان به اشکال دیگری نیز جان خود را از دست می دهند که به ارقام پناهجویان کشته شده لزوما اضافه نمی شوند و یا اینکه تعداد بسیاری از کشته شدگان گزارش نمی شوند.مثلا تعداد زیادی از پناهجویان به یمن و یا از یمن به کشورهای دیگر کشته می شوند که ارقام آن ها گزارش نمی شوند.
در واقع جابجایی انسانها، از عواقب و نتایج آنارشی در سیستم سرمایه داری است. آنارشی این سیستم از یک طرف به جنگ های امپریالیستی در مناطق حساس جهان دامن زده است و از طرف دیگر حرکت سریع و سیال و همراه با انعطاف سرمایه مالی را ضروری ساخته که برای کسب حداکثر سود از کشوری به کشور دیگر و از قاره ای به قاره ای دیگر با کمترین تعهد نسبت به انسان و طبیعت در گشت و گذار است.
از آنجا که مسئله جابجائی بویژه جابجایی انسانها این سیستم قادر به حل مشکل پناهجویان و مهاجران نبوده و نخواهد بود. این تعداد که در ٢۰ سال گذشته دو برابر گشته اگر این وضعیت ادامه یابد به احتمال زیاد در ٢۰ سال آینده – به مراتب بیشتر خواهد گشت. و کشورهای امپریالیستی علیرغم ایجاد دیوارهای بلندتر قادر نخواهند بود که آنرا کنترل کنند چرا که ریشه های این جابجایی و تغییر مکان انسان ها در وجود خود جهان امپریالیستی نهفته است بعبارت دیگر در بطن ساختار سرمایه داری امپریالیستی نهفته است.
مبارزه برای جهانی بدون مرز ( افغانستان – ایران)
۱ اوت/آگوست ٢۰۱۹
Web site: www.ri-awwb.org
email.awwb.pm@gmail.com
Factbook.com/riawwb