گزارشی از جلسه سخنرانی در دانشگاه لوون بلژیک
گزارشی از جلسه سخنرانی در مورد وضعیت مهاجرت و پناهجویی در اروپا در دانشگاه لوون بلژیک که در ۱۴ اکتبر برگزار شد و رفیقی از ما در آن شرکت و نقطه نظرات خود را نیز ابراز کرد. اهمیت گزارش نیز در آن است که ما را با مباحثی که در مورد پناهجویان و مخالفت ها یی که در میان نیروهای سیاسی با سیاستهای دولت وجود دارد، آشنا می کند.
جلسه در راستای تحلیل از وضعیت مهاجرت و پناهجویی در اروپا و بطور خاص در بلژیک و همچنین مبارزه با سیاست های جریانات راست و ضد خارجی در ۱۴ اکتبر برگزار شد. این جلسه به دعوت کوماک که یک جریان دانشجویی چپ است برگزار شد و تقریبا میز و بنرهای تمام جریانات سیاسی چپ، محیط زیستی و حتی لیبرال ها در سالن کنفرانس دانشکده ادبیات قابل مشاهده بود. این جلسه دو سخنران اصلی داشت یکی از طرف برگزار کنندگان و یکی هم از اساتید دانشگاه لوون که فعال عرصه پناهجویی و مهاجرت است. پس از سخنرانی آنها، پرسش و پاسخ آزاد هم برنامه ریزی شده بود. پس از یک استراحت کوتاه، سه سخنرانی کوتاه به همراه پرسش و پاسخ انجام شد که رفیقی از کمیته جوان بلژیک نیز در این بخش جز سخنرانان بود.
دو سخنران اول با حرارت به افشای سیاست های دولتی در اروپا و درماندگی نظام سرمایه داری در کلیتش در مواجهه با بحران مهاجرت و پناهجویی پرداختند و مکررا توسط حاضرین تشویق شدند. پرده برداری از رابطه مناسبات اقتصادی نظام سرمایه داری میان کشورهای اروپایی و تضمین تعادل های مقطعی با دیوارکشی به دور اروپا موضوعی بود که به خوبی توسط سخنرانان بیان شد. اینکه کشورهای اروپایی از آلمان و اسکاندیناوی گرفته تا هلند و بلژیک و تا فرانسه و ایتالیا و همچنین انگلستان چگونه تقسیم پناهجویان را بر مبنای نیروی کار متخصص و کم تجربه و بی تجربه در نظر گرفته و تلاش می کنند که هر پناهجویی را با این فیلترینگ بطور موقت یا دائم قبول کنند از نکات مهم بحث ایشان بود. این مساله یعنی اینکه شیوه استثمار جدیدی در قاره اروپا برقرار خواهد شد که هرچند نمونه های غیر رسمی آن نیز تاکنون وجود داشته اما از این پس بر اساس یک سیاست کلی و رسمی اعمال خواهد شد. پناهجویان بخش بزرگی از چرخ اقتصادی – اجتماعی اروپا را باید بگردانند و بخش بزرگی از حیات اقتصادی اروپا را به دوش بکشند و همزمان بخش بزرگی از اروپائیان از ثمره استثمار این قشر بزرگ در کشورهای اروپایی و مافوق استثمار اروپائیان در کشورهای دیگر دنیا منتفع می شوند. چنین سیاستی که فقط بر مبنای سود بنا شده است در حال اجراست و حمایت بسیاری از نیروهای سیاسی که به ظاهر یا بطور واقعی ضد جریانات راست هستند را نیز با خود به همراه دارد. البته دو سخنران به چالش های پیشاروی این سیاست نیز پرداختند که شامل رقابت میان بلوک های سرمایه و کشورهای امپریالیستی و جنگ های مختلف و عقیم ماندن طرح های مشترک آنها می شد. همچنین نکاتی مانند ادغام مهاجرین و پناهجویان در بدنه جامعه اروپا که مسائل فرهنگی و ایدئولوژیکی را شامل می شد.
در بخش دوم سخنرانان اول و دوم به کمپین های حمایتی در بلژیک پرداختند و نحوه سازماندهی توده ها حول مساله پناهندگی محور بحث های آنها بود. تجارب مهمی توسط دو سخنران عنوان شد و همچنین از تغییراتی که بعد از حملات انتحاری و بمب گذاری ها در اروپا شامل پناهجویان و مهاجرین شده و بخشی از طبقه میانی اروپایی را از همبستگی با پناهجویان فراری داده است. مهمترین بخش سخنرانی هر دو سخنران به تشریح فعالیت های جهش وار جریانات راست معطوف شده بود که چگونه برای بسیج و سازماندهی مردم بویژه اقشاری که مردد هستند تلاش می کنند. سخنران سوم هم رفیق ما بود که ضمن تایید بحث های سخنرانان قبلی با معرفی تشکلِ ٬پناهجویان و مهاجرین برای جهانی بدون مرز (افغانستان-ایران)٬ بحث خود را آغاز کرد که مانند روال جلسه با تشویق حاضرین روبرو شد. در این سخنرانی تلاش شد که ارتباطی میان وضعیت اروپا و بلژیک و شرایط اسفناک خاورمیانه و شمال آفریقا برقرار شود. هرچند که این ارتباط برای سخنرانان قبلی و حضار چندان غریب نبود اما بیان نشدن آن در جلسه، یک کمبود به شمار می رفت. بهرحال تشریح وضعیت تخریب شهرها، مناطق مسکونی و طبیعت در آفریقا و خاورمیانه که در راستای رقابت های کشورهای سرمایه داری و قدرت های امپریالیستی صورت می گیرد موضوع مهمی بود برای اینکه بر یک دیدگاه انترناسیونالیستی تاکید شود. حرف اصلی رفیق ما این بود که بدون در نظر گرفتن اوضاع جهانی نمی توانیم راه حلی در خود و برای اروپا و از آن بدتر فقط برای بلژیک در نظر بگیریم. راهکارهای مبارزاتی ما باید چند وجهی بوده و مسائل را با گستره دید انترناسیونالیستی بررسی کند. از یک آکسیون خیابانی محدود برای پناهجویانی که از کمبود امکانات در یک کمپ پناهندگی رنج می برند انتظار نمی رود که وضعیت عمومی پناهجویان را مطرح سازد و هدف سیاسی – صنفی خاص خودش را فراموش کند اما این انتظار می رود که هدف سیاسی و صنفی خاص خود را در پرتو آماج سیاسی کلان تر مطرح سازد تا برای شرکت کنندگان، حامیان و توده های رهگذر امکان برقراری ارتباط میان کارکرد نظام سرمایه داری امپریالیستی و راه حل آلترناتیو ایجاد شود. این کار سخت است اما شدنی است. چون هم کارکرد نظام سرمایه داری روشن است و هم به اندازه کافی فجایع تکان دهنده در جهان رخ می دهد، بنابراین افشای دقیق سیستم باید بطور دائم انجام گیرد. قسمت سخت ماجرا آنجاست که بخواهیم جامعه آلترناتیو خود را ترسیم کنیم. این سختی در مقابل اکثر جنبش های اجتماعی قرار دارد و در هر مبارزه ای چالش برانگیز می شود. محیط زیستی ها، همجنس گرایان، زنان، کارگران و … با این مساله روبرو هستند. وظیفه ما به عنوان فعالین این عرصه ها اینست که در ترسیم چنین افقی و جامعه آلترناتیوی بکوشیم و با هم جدل کنیم، از هم بیاموزیم، به همدیگر آموزش دهیم و متحدانه در آکسیون های کوچک و مبارزات بزرگ بتوانیم در حد توان خطوط روشنی را برای توده ها ترسیم کنیم و این مباحث را به میان آنها برده تا مسئولیت پذیری جمعی و عمومی شود. مبارزه ما برای رفع هر ستمی، مانند ستمی که به پناهجویان روا می شود، به انواع ستم های دیگری که در چارچوبه نظام سرمایه داری به بشریت اعمال می شود ربط دارد بنابراین باید مبارزه ما نیز ضمن داشتن اهداف خاص، هدف استراتژیک هم داشته باشد. ضرورت ایجاد تشکلات توده ای که حول این سیاست و در سطوح مختلف مبارزه می کنند از ضروریات عاجل برای همه گیر ساختن سیاست درست است.
خوشبختانه استقبال از این بحث و البته مباحث قبلی بسیار زیاد بود و تا ساعات پایانی شب در سالن دانشکده و در کافه تریا و حتی تا ایستگاه قطار بحث پر نشاطی میان حاضرین ادامه داشت. امیدواریم در این عرصه امکان فعالیت بیشتری فراهم شود.