پناهجویان افغانی و ایرانی در کاله فرانسه
در هفته های اخیر گزارشاتی از طرف رسانه ها در ارتباط با سرنوشت برخی از کودکانی که در اردوگاه کاله در فرانسه بسر می بردند منتشر شده است. این گزارشات حاکی از آن است که برخی از کودکان به کار اجباری در مزارع میوه بکار گرفته شده اند. برخی دیگر مجبور به زندگی در هم اتاقی با بزرگسالان شده اند که برخی آنرا با زندان مقایسه کرده اند
اردوگاه آوارگان کاله که به همت خود پناهجویان و همکاری و کمک داوطلبان امور خیریه ساخته شده بود، در اواسط اکتبر باحمله و تهاجم نیروهای ارتش – انتظامی فرانسه با باتون و پرتاب گاز اشک آور و خشونت و ضرب و شتم، توسط بولدوزرهای دولتی ویران گشت. و بدین ترتیب بازهم به آواره کردن آوارگاه منجر شد. تا ماهیت فاشیستی و ضد انسانی امپریالیستها و بند و بست هایشان بار دیگر در معرض نمایش مردم دنیا گذارده شود.
طبق آمار سازمانهای غیر دولتی در تاریخ ۲۴ اکتبر تعداد ۲۰۱۸ کودک بدون همراه ثبت گردیده بود که سن آنان زیر ۱۳ سال و حتی در میان آنان پسر بچه های ۸ ساله نیز بوده است. اینان کودکانی هستند که یا خانوداه خود را در کشورشان از دست داده اند و یا اینکه در مسیرهای پر خطری که در برخی موارد شامل مسیری معادل نصف جهان می گردد از خانواده خود جدا شده اند.
۴۰ درصد کودکان ثبت شده به این علت به کاله آمده اند که به خانواده های خود در انگلستان بپیوندند. این حق قانونی آنهاست. بعداز ماهها فشار و افشا گری از طرف تشکلات و شخصیت های مختلف سر انجام دولت انگلستان کمتر از ۳۰۰ نفر آنان را پذیرفته است. بسیاری دیگر از پناهچویان همسر یا فامیل نزدیک در انگلستان دارند و مطابق قوانین اتحادیه اروپا حق آنها ست که به خانواده خود بپیوندند، اما نه انگلستان و نه فرانسه حاضر نیستند که این قانون اتحادیه اروپا را اجرا نمایند! در اوایل سال ۲۰۱۶، زمانی که پلیس فرانسه به کمپ هچوم آورد و تقریبا نصف کمپ را ویران نمود، ۱۲۹ کودک ناپدید گشتند ، همین سرنوشت نیز بسیاری از کودکان دیگر را تهدید می کند.
این سرکوب وحشیانه اردوگاه کاله نه تنها باعث از بین رفتن “بحران پناهندگی” نمی شود بلکه فشار بیشتر و ستم بیشتری را بر پناهجویانی که در نقطه ای از جهان آواره گشته اند، وارد می آورد. بدون شک بی خانمانی و فقر و گرسنگی شرایط را برای سوء استفاده از کودکان و دختران جوان و بقیه جوانانی که در موقعیتی فوق العاده شکننده قرار داردند، باز می گذارد که یا توسط قاچاقچیان انسان و دلالان مواد مخدر و یا جنایتکاران حرفه ای که در کمین نشسته اند، شکار شوند. دولتهای انگلستان و فرانسه مسئولین مستقیم این جنایات هستند.
طبق توافق جدیدی که بین کشورهای غربی و افغانستان شکل گرفته ، در مقابل کمک مالی که اتحادیه اروپا به دولت افغانستان کرده است، قرار است دهها هزار پناهجوی افغانستانی بزور به افغانستان بازگردانده شوند، این جان بسیاری را در معرض خطر قرار خواهد داد. کشور سوئد و آلمان در این مورد دست بکار شده اند.
بیشرین درصد پناهجویان در اردوگاه کاله از پناهجویان افغانی بود، کسانی که با اشغال کشورشان توسط آمریکا و انگلستان و بقیه کشورهای امپریالیستی، ۱۵ سال جنگ و بمباران، ۱۵ سال زور و تحقیر را تجربه کرده اند. بیش از چهار دهه است که امپریالیستها با دخالتگری هایشان در افغانستان به رشد بنیادگرایی کمک کرده اند. گاهی با کمک های مالی، نظامی و سیاسی و گاهی در مخالفت با آنها. امپریالیستها و بنیادگریان همراه با هم زندگی را برای مردم بخصوص زنان افغانستان جهنم کرده اند. جوانان افغانستان نه تنها آینده ای برای خود نمی بینند بلکه بسیاری از تامین یک زندگی حداقل عاجزند و در همان زمان باید جنگ و مداخلات کشورهای امپریالیستی و مرتجع منطقه را تحمل کنند.
تعدادی دیگر از پناهجویان این اردوگاه را پناهجویان ایرانی تشکیل می دهند که به خاطر فرار از یک رژیم دیکتاتوری وتئوکراتیک و همچنین بخاطر بی آیندگی کشور خود را رها کرده اند. علیرغم تضادهایی که میان کشورهای غربی با جمهوری اسلامی ایران موجود است اما جمهوری اسلامی ایران با کمک کشورهای غربی انقلاب مردم ایران را به سرقت برد و با حمایت آنها مردم را سرکوب و خود را تثبیت نمود و از این نظر مسئولیت بسیاری در آنچه که بر مردم ایران تحت این رژیم می گذرد بر عهده دولتهای غرب می باشد.
اردوگاه کاله سالهاست که محل سرگردانی، بی آیندگی و نگرانی هزاران پناهجو از بسیاری از کشورهای دیگر آفریقایی و آسیایی بوده است. پناهجویان فصل سرما و زمستان را بدون هیچ امکاناتی در میان گل و لای و زیر باد و برف و باران و فشارگروه های دست راستی و فاشیستی گذرانده اند.
بسیاری از این پناهجویان با گذر از صحرا ها و بیابانها و کوهستانها و با عبور “غیر قانونی” از مرزهای زمینی و دریائی و با به جان خریدن خطر مرگ خود را به آنجا رسانده اند، بسیاری از آنان همراهان، همسفران و برخی اعضای خانواده خود را از دست داده اند. وجود اردوگاه آوارگان در کاله، بیانگر حقیقتی است که کشورهای امپریالیستی جهت سلطه بر جهان ایجاد کرده اند. وجود نزدیک به ۶۵ میلیون پناهنده بر اساس گزارشات سازمان ملل خود سند اثبات این حقیقت است. آنچه که امپریالیستها ” بحران پناهجویان” می نامند، در واقع بخش بسیار کوچکی از آوارگانی است که بعلت جنگ و سیاستهای امپریالیستی مجبور به ترک خانه و کاشانه خود و پناه گرفتن در غرب شده اند. همزمان خود امپریالیستها به بهانه مسئله پناهندگی ، موج های جدیدتر و قوی تری از ” نژادپرستی” را در غرب دامن زده اند. این هم در عرصه سیاسی دولتهای حاکم و هم بسیج و سازماندهی دسته های فاشیستی است که به اردوگاههای پناهندگان و پناهجویان حمله می کنند. نامگذاری رسمی اردوگاه پناهندگان در کاله به نام ” کمپ جنگل” نیز از این نمونه است.
آنچه به نام بحران کاله در انگلستان و فرانسه از آن نام برده می شود نمونه بسیار کوچکی از بحران جهانی است . بحرانی که عملکرد این سیستم ایجاد نموده که خود به خیزش های عظیمی درجهان دامن زده است.
خیزش هائی که هیچ دیواری قادر به جلوگیری از آن نیست. خیزشی که فقط می تواند با تغییر این نظام به هدف می رسد.