تجربه تلخ:
امروز با يك پناهنده إيراني صحبت مي كردم و برايم از تجربيات تلخي كه در راه رسيدن به انگليس داشته است حرف زِد و با گريه گفت: زماني كه از جزيره ازمير تركيه به طرف يونان مي رفته، ٤٠ نفر كه چند خانواده با بچه هايشان هم بودند در ان قايق بادي بودند. نزديكي هاي يونان يك مرد كرد كه به شدت عصبي بوده با چاقو قايق را پاره مي كند و همه به دريا مي ريزند. خانواده ها همه تلاش خودشان را براي نجات بچه هاي كوچك مي كنند، اما دو بچه خفه مي شوند و جنازه هايشان به ساحل مي رسد. مي گفت مادرشان بالاي سر اين بچه نشسته بود و مبهوت نگاهشان مي كرد و مي گفت رسيديم از خواب بيدار شويد. وقتي اين حادثه را گفت به أو گفتم فقط همين تجربه دردناك حكم سرنگوني تمام و كمال اين نظام را بيش از هميشه در مقابل همه ما مي گذارد و تنها راه پيشبرد مبارزه است . داستان دردناك ديگر ي را هم گفت كه بعدا برايتان مي نويسم
یکتن از جوانان افغانستانی که از دولت آلمان جواب رد گرقته از ترس اخراج به کشتارگاه های افغانستان دیروز در شهر مونشن آلمان خود را به زیر قطار انداخت که بدنش در زیر چرخ های قطار تکه پاره شد.
این است یکی از نتایج عمل ضد انسانی دولت آلمان نسبت به پناهجویان. و مسئولیت کشته شدن این جوان همین ها اند.